لپ‌هایی که بوسه از حافظه‌ی آن‌ها پاک شده بود

جلوی در خونه مامان بزرگ میخواد پیاده بشه که بهش میگم چیززه... نمیشه بیای تو. زنونه س داخل. وسایلی که مامان بزرگ خواسته رو میده بهم و میپرسه خوبی؟ بعد مدت ها دارم صداشو میشنوم. دوست دارم بگم نه که پیگیر شه چون و چرا. خب با جواب درست دادن هم میشه نگهش داشت. میگم خوبم تو خوبی؟ اهل و عیال؟ حاج خانوم؟ گل پسرت؟بدون اینکه جواب اینا رو بده لپامو میکشه. خودشو جمع و جور میکنه که بره. دلم میخواد لپاشو ببوسم. اعصاب که نداره. شوخی وردار هم نیست بشر. جلو در و داخل کوچه؟ بوسیدن؟ مگه میشه اصن؟ از خیر بوسیدنش میگذرم و میگم کاری نداری من برم تو منتظرمن؟ میگه بیا جلو کارت دارم... و خودش لپامو میبوسه. بعد هم این سر و اون سر کوچه رو نگاه میکنه. میگم قاعدتا قبلش باید نگاه میکردیاااا! میخنده. میپرسه کاری نداری؟ میگم نه، ریشاتو بزن فقط!

حالا چه ربطی داشت ریشاشو بزنه؟:| 

وقتی صورتتو ریش پوشونده و لپ میبوسی و محکم هم میبوسی ریش هات به صورت تیغ در صورت فرد مورد بوس فرو میره و بعد جاش مبتلا به خارش متمایل به درد و قرمزی میشه :| :))

نباید به این پست مشکوک شد؟ :)))

لورااااااااا

تو یا خیلی قدیمی نیستی، یا حتی قدیمی هم نباشی جدید بودنت خیلی جدید که نیست. این چندوقت متوجه نشدی؟ :)))) دایی کوچیکه رو نمیشناسی تو؟ خبری و مشکوک بازی باشه یا مبهم مینویسم یا درست حسابی معلومه چه خبره. اینو که الان قشنگ حرف از زنش و پسرش زدم اشاره هم کردم وسیله برای مامان بزرگم آورده. ینی الله اکبر ها... :دی

+ هرچند مرد گنده الان دیگه 29 سالشه من هی بهش میگم کوچیکه کوچیکه :| ولی خب چون از اونجایی که بنده دایی در طرح، رنگ، سایز و سن های مختلف دارم این کوچیکشونه =))) 

از حافظه لپ های منم پاک شده :))

هی وای هی وای. آدم الف دار باشه بعد بوسه از لپ هاش پاک شده باشه؟ :)))) چیکارس اون بشر پس؟ :دی

بوس خوبه: دی

بوس از خوب ترین های روزگاره :دی

طراح اصلی قالب : عرفان ویرایش شده برای یک بنفشِ مهربان