جمعه ۱۰ خرداد ۹۸
بیدار شدم. بزور بیدار شدم. رفتم چایی خوردم.لباس پوشیدم. بزور لباس پوشیدم.دوتا اتود و یه پاکن ورداشتم. خلاصه فرمولای فیزیک و ریاضی رو گذاشتم تو کیفم که تا اونجا یه نگاه بهشون بندازم. نق میزدم که من هنوز کامل جمع بندی نکردم نمیخوام امروز آزمون بدم خداااااااااااععع! پریدم تو ماشین و دراز کشیدم. یه نگاه به فرمولای فیزیک انداختم. بابا میگه رسیدیم. پرنده پر نمیزنه اطراف حوزه. میزنم تو پیشونیم. نکنه هفته قبل آزمون بوده و نیومدم؟! دوباره میزنم تو پیشونیم. تاریخ آزمون جامع های قلم چی یکی هیفدهم بود یکی بیست و چهارم. هفته آینده آزمون داری نه الان. و برمیگردم خونه :|