خسته بودم.ولی دلمم میخواست پیاده بیام تا خونه.تو مسیر یه ماشین دودرِ خوشگل که رانندش یه خانوم خوشگل تر با عینک دودی بود کنارم ترمز کرد.دوست صمیمی و همکار مامان بود.کلی تعارف کرد بیا برسونمت خونتون دوره.هی گفتم نه نه نه.داشتم فکر میکردم خب،پسر خودشو که نشونده رو صندلی شاگرد.خودشم که رانندس.ماشینشم که دوتا در داره.ینی جای دونفر رو داره.منو میخواد کجا بذاره؟!برفرض اون پشت جا باشه،یعنی باید در اونا رو باز کنم اونا پیاده شن من برم اون پشت بشینم؟!نه!خیابونی داشتن نگاهمون میکردن.ریسکِ سوتی احتمالیم برای سوار شدن تویِ ماشین دودر رو نپذیرفتم و عینک خودمو زدم رو چشم و پیاده رُوان مسیر خونه رو پیش گرفتم:|