اگه گذاشتن یه جا ته نشین بشیم، رسوب کنیم، فسیل بشیم ...

این وبلاگ هروقت نگارنده ـش حوصله و مخصوصا وقت داشته باشد (که احتمالا مصادف شود با تاریخِ جمعه ی این هفته بعد از آزمون قلم چی) وبلاگ جدیدی خواهد ساخت و مطالب اینجا را هم به آنجا منتقل خواهد کرد. ضمن عرض عذرخواهی و شرمندگی فراوان از شماهایی که هی دنبال او از این وبلاگ به آن وبلاگ میروید، به اطلاعتان میرساند جهت پیش خرید آدرس جدید میتوانید به او کامنت خصوصی بدهید. باز هم او را ببخشید...


پ.ن: اون بزرگواری که امروز خاموش منو دنبال کردی، آتیش خفته منو بیدار کردی واس تغییر آدرس و وقتی این پست رو خوندی دوباره آنفالو کردی، همش تقصیر شماهاس اصن :| خاموش دنبال نکنید آقا. نکنید.

که دردم از اوستُ...

جنس ما بده که با دیدن خوشیا و روزای خوبِ بقیه حالمون بد میشه یا جنس خوشیای اونا خوبه که انقد حال ما رو بد میکنه؟
یکی بهم گفته بود وقتی تو بدترین حالتت بری بهترین حالت و گلچین شده های کسی رو ببینی، طبیعتا سرخورده میشی.
خیر سرم رفتم حال دلم به بشود، اما الان دختری با چشمانی لبریز از اشک و دلی سرشار از خشم و حسادت و کثافت! و سری در حال انفجار از هجوم انواع فکرهای خوب و بد و خطرناک و وحشتناک هستم که هر لحظه ممکنه بترکه و هر تیکه ش رو باید یه جا پیدا کنن...
طراح اصلی قالب : عرفان ویرایش شده برای یک بنفشِ مهربان